1
**
در لبخندت شکوه نازت جاری ست
در رقص تو آشوب نیازت جاری ست
ای زائر عریان خدا در هر صبح
در معبد حمام نمازت جاری ست
*****
2
بگذار زمان را به تو تشبیه کنم
ترس و هیجان را به تو تشبیه کنم
قندیل نمک ! برج یخی ! سرو بلور
بگذار جهان را به تو تشبیه کنم
*****
3
خورشید به دل چه داشت جز کینه ی برف
جز آب شدن چه بود پیشینه ی برف
برگرد که ردپای تنهایی توست
داغی که نشسته است بر سینه ی برف
******
4
آرامم اگر چه درد در من جاری ست
تنهایی تلخ مرد در من جاری ست
از رخوت آشوبگر چشمانت
چندی ست که جنگ سرد در من جاری ست
*****
5
از ادراکی بی اعتبار آمده ام
با فرق تو با خودم کنار آمده ام
تو هندسه ای بدون اضلاعی و من
از جبر بدون اختیار آمده ام
*****
6
در هروله و درنگ باید باشم
دلواپس صلح و جنگ باید باشم
دریا به من آموخت که عمری در خویش
همبستر خاک و سنگ باید باشم
*****
7
ساده ست اگر چه پاک بوسیدن تو
یا زیر درخت تاک بوسیدن تو
دنیای پس از مرگ شگفت است مرا
یک عمر به زیر خاک بوسیدن تو
اصغر عظیمی مهر