خواب و بیداری ؛ سکون و بیقراری در هم است!
شور و حال مستی و رنج خماری در هم است!
قصه ی افراط و تفریط است روز و شام ما
خواب بعدازظهر با شب زنده داری درهم است!
لطف زیباروی اگر دیدی به او دل خوش نکن!
آخر این مرحمت با زخم کاری در هم است!
هرکه جنگل را تفرجگاه می داند؛ در آن –
نعره های شیر و آواز قناری درهم است!
در کجا دیدی کسی مزدی به بیکاری دهد؟
شادی محصول و رنج آبیاری درهم است!
غالباً در تخته نرد روزگار هرکسی
تاس های جفت شش با بدبیاری درهم است
اصغرعظیمی مهر