اشعار اصغر عظیمی مهر

شعر و ادب پارسی

اشعار اصغر عظیمی مهر

شعر و ادب پارسی

روز سختی تازه میفهمی هوادار تو کیست؟( اصغر عظیمی مهر )

روز سختی تازه میفهمی هوادار تو کیست؟
بی کس و درمانده وقتی میشوی یار تو کیست؟

مشتری وقتی که بسیار است٬ سرگرمی ولی-
در کسادی تازه میفهمی خریدار تو کیست؟

دست و پایت نه، در آن روزی که قلبت بشکند -
تازه در آن موقع میدانی مددکار تو کیست؟

هرکسی آید عیادت آخر شب میرود
تازه آن هنگام میفهمی پرستار تو کیست؟

میرسد روزی که اطرافت نمی ماند کسی!
آن زمان پی میبری یار وفادار تو کیست!

پیش پایت یک نفر خود را به آتش میکشد!
تازه میفهمی که دهقان فداکار تو کیست؟

میروی یک روز از این شهر و می میرد کسی!
تازه در آن روز میفهمی گرفتار تو کیست؟!

 

اصغرعظیمی مهر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.